mandala



  • مقدمه ای بر اوضاع جغرافیایی شهر سلطانیه

    شهر سلطانیه در 47 کیلومتری سمت شرق زنجان قرار گرفته است. این منطقه از شمال به بخش طارم علیا، از غرب به بخش حومه از شهرستان زنجان، از جنوب به شهرستان خدابنده و از شرق به شهرستان ابهر محدود بوده و 940 کیلومتر مربع وسعت دارد. این بخش دارای 33 روستا و 25770 نفر جمعیت است. مهمترین وجه مشخصه سلطانیه پس از مسائل مربوط به ارزشهای تاریخی وجود چمن معروف سلطانیه است. این چمن قسمتی از فلات زنجان- ابهر را در برگرفته و از فاصله گرفتن دو رشته ارتفاعات موازی که در جهت شرقی- غربی ممتداند، تشکیل گردیده و دارای 35 کیلومتر مربع وسعت است.

    پیشینه تاریخی سلطانیه:

    با مطالعات باستان شناسی روشن شده که در داخل چمن سلطانیه شش محوطه باستانی بدین ترتیب وجود دارد. تپه تاریخی یوسف آباد، تپه تاریخی قلعه، محوطه شهر سلطانیه، تپه تاریخی نور، تپه تاریخی چمن. بررسی در عناصر و یافته های اتلال مزبور گویای این واقعیت است که منطقه مزبور از اواخر هزاره دوم قبل از میلاد تا حمله مغول مورد استفاده اقوام مختلف بوده است. بنابراین قول حمدالله مستوفی که سلطانیه را قبل از حمله مغول غیر مس دانسته با تردید مواجه می گردد. به استناد متون تاریخی این منطقه قبل از استقرار مغول شهر ویاژ یا شهر ویاز نامیده شده است. ولی آنچه که مسلم و روشن است، پس از حمله مغول و استقرار طایفه ای از آنها در این محل آن را قنقور النگ نام گذاری کرده اند.

    این منطقه (قنقور النگ) به علل گوناگون در دوره های مختلف ایلخانی مورد توجه و محل یا ییلاق بوده است. سلطانیه ابتداء در دوران ارغون خان (683-690) به پایتختی انتخاب گردید. تمداران ارغون در انتخاب این محل به پایتختی از نظر ی و سوق الجیشی راه صوابی پیموده اند، زیرا قنقور النگ نسبت به م تصرفات غربی امپراعتوری ایلخانی مرکزیت داشت. و از طرف دیگر، با عنایت به اینکه پس از استقرار جانشینان هلاکو، به ویژه اواخر دوران ارغون خان و دوره های غازان خان و اولجایتو که به زور شمشیربندان مغول حکومت نسبتاٌ واحدی در منطقه بسیار وسیع از رود سند تا فلسطین با ترکیبی از اقوام مختلف و متمدن آن روزی تشکیل یافته بود، خود موجب پیشرفت سریع ارتباطات بازرگانی را فراهم نمود، تقویت و اصلاح جاده های بازرگانی، ایجاد تاسیسات مربوط به راهدارخانه ها، ایجاد انتظام در مناطق و مسیرهای تجاری، تدوین یاساهای چنگیزی به ان و قطاع الطریق از عوامل و انگیزه های این جریان اقتصادی است و تی که توانسته حمل و نقل کالاهای مشرق زمین را به اروپا، که از طریق روسیه و دریاچه اورال انجام می پذیرفت از راه امپراطوری ایلخانی عبور دهند در این صورت بود که ایجاد مرکز اقتصادی بسیار قوی و واجد شرایط در منطقه ای از نظر ی پاسخگوی این نیاز باشد، امری لازم و ضروری به نظر می رسد. این منطقه با توجه به ویژگی هایی که بیان گردید محلی بجز قنقور النگ که همانا سلطانیه است نمی تواند باشد. علی ای حال شهر سلطانیه در دوره بنیان گذاران آن پس از تبریز دومین شهر مهم در امپراطوری ایلخانان بوده و از نظر تجارت خارجی نخستین آن به حساب می آمده است. و کلیه مال التجاره به جهت ایجاد تمرکز و اخذ مالیت های مورد وم و کنترل آمد و شد، در این شهر تخلیه و بارگیری می شده است. رونق اقتصادی به حدی بوده که گلاویخو سفیر پادشاه اسپانیا در دربار میرانشاه (806-809 هجری قمری) در بازدید از سلطانیه بحث مفصلی را در مورد رونق تجاری مطرح نموده است. این شهر از دوبخش کهندژ و شارستان تشکیل یافته و آن در بخش پر 200 هکتار بوده است.

    عناصر تشکیل دهنده این شهر عظیم اسلامی به علل گوناگون جغرافیایی ی از میان رفته تنها با مدارک باستانشناسی می توان به بازشناسی آن توفیق یافت. به استناد متون تاریخی این شهر به کاروانسراهای زیبا و اقامتگاه های عمومی مجهز بوده تا سرویس مناسب را از نظر پذیرایی و اقامت عرضه نماید.

    سبب ایجاد گنبد سلطانیه

    اولجایتو پس از طرح سلطانیه تصمیم گرفت که به تقلید از آرامگاه برادرش غازان خان ، آرامگاه رفیع و باشکوهی برای خود بسازد به همین جهت برای بر پائی این آرامگاه ، هنرمندان از هر سو به سلطانیه آمدند تا یکی از شاهکارهای عظیم دوره مغول را به عرصه ظهور برسانند .

    بنای گنبد سلطانیه در سال 702 هجری قمری ( روایتی ) بر اساس طرح آرامگاه غازان خان که آن نیز از بنای آرامگاه سلطان سنجر در ( مرو ) الهام گرفته ، ساخته شده بود با این تفاوت که پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع و پلان گنبد سلطانیه هشت ضلعی است اگر چه تا حد زیادی معماری آرامگاه سلطان سنجر در بنای سلطانیه تاثیر گذاشته بود لیکن چیزهای ابتکاری در بنای اخیر بحدی است که آنرا بصورت یکی از شاهکارهای هنر و معماری ایران درآورده است که بعدها نمونه و الگوئی بای احداث تعداد زیادی از ابنیه این دوره شد همچنین معماری گنبد سلطانیه را شخصی به نام سید علی شاه انجام داده است .

    نا به قولی، بر اثر تشویق و ترغیب علما و ون بزرگ شیعه که در آن زمان در دستگاه حکومتی صاحب منزلتی بودند، اولجایتو مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت و بعد از مدتی تصمیم که آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد. بدین منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان (حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) ) را به سلطانیه داشت تا بر رونق تجاری و اهمیت مذهبی پایتخت جدید التایس خود بیفزاید لذا دستور داد تا تزئینات داخلی بنا که تا آن روز انجام نگرفته بود طوری بپردازند که در آن شعائر مذهب تشیع یخوبی مورد استفاده قرار گیرد بهمین جهت بود که کلمه <<علی>> به طور مکرر با کاشی در متن اجر نوشته شده است.

    انتقال اجساد مطهر ائمه بخاطر مخالفت شدید علمای شیعه یا بقولی خواب سلطان مکه حضرت علی بن ابی طالب را ناراضی دیده بود و آن حضرت از این عمل ناراضی بود انجام نگرفت و منصرف شد.

    بنابراین سلطان ایلخان مصمم شد که دوباره این بنا را به آرامگاهی برای خود اختصاص دهد. به نظر می رسد که در همین ایام از مذهب تشبع برگشت و مذهب اهل سنت را اختیار کرد. شاید به همین منظور بود که دستور داد تمام تزئینات معرق کاری که کلمه <<علی>> 0ع) بر آن نقش بسته بود، و تمام تزئینات آجری کاشیکاری و گره سازی را با پوشش از گچ اندودند و روی آن پوشش را با کتیبه و اشکال مختلف هندسی طرحهای گل و بوته دار با رنگ آبی بر زمینه سفید گچبری کردند که این عمل احتمالا در سال 713 رخ داده اولجایتو در سال 716 ه . یعنی تقریبا چهار سال بعد از اتمام بنا در سن 36 سالگی در گذشت و جسد وی در تابوتی از زرناب در آرامگاه ابدیش دفن شد.

    معماری

    گنبد سلطانیه در دوره بر پایی مرتفعترین بنای جهان بوده و هم اکنون نیز یکی از عظیم ترنی بناهای تاریخی جهان به شمار می رود. این بنا قسمتی از مجموعه عظیمی است که به ابواب البر مشهور بوده و شامل دارالشفا ، بیت القانون، بیت الحکمه ، دار الباده و . این بنا در قوم هم کف با فضاهای جانبی آرامگاه دارای پلام مربع مستطیل بوده و ادامه مجموعه در طبقات هشت ضلعی متمایل به منتظم است.

    این گنبد از سه فضای گنبد خانه تربت خانه ، سردابه تشکیل شده و از نظر حجمی و ترکیب فضا آئین تدفین مغول که در دو مرحله انجام می گرفت مطابقت داده و آن را با معماری ترکیبی از مراسم تدفین مغول تبیین نمود با توجه به این طرز تفکر خانه محل عزاداری به جسد سردابه محل نگهداری و تدفین جسد و تربت خانه فضای مسقف بالای سردابه می باشد ورودی اصلی آرامگاه اولجایتو در ایوان های شمال شرقی و شمال غربی تعبیه شده و کاربرد ایوانهای شمالی شرقی و غربی پنجره می باشند پلان گنبد خانه متمایل به هشت ضلعی منتظم و طول هر یک از اضلاع از 06/10 تا 16/10 متر متغیر است .

    قطر گنبد خانه 40/24 متر می باشد در این فضا 8 جرز سنگین با عرض 32/6 تا 25/7 متر با سطح مقطع 50 متر مربع قرار گرفته و مهمترین وجه مشخصه تحول معماری از دوران سلجوقی به دوران ایلخانی را نمایش می دهد. در حد فاصل این جرزها ایوانها و بنائی در دو طبقه اجرا گریدده و ارتفاع طبقه همکف از رقوم 7/9 متر و ارتفاع طبقه اول از رقوم هم کف 70/ 19 متر قابل اندازه گیری می باشدو کف این فضا با استفاده از سنگ رخام سفید مفروشی یوده است.

    قوس ایوانها در این فضا پنج و هفت تند است. در منتهی الیه این قوسها کتیبه هایی با متن احادیث نبوی در آن نوشته شده و پس مقرنس کاری زیبایی که وظیفه ترمپه ها بر آن محول شده پلان هشت ضلعی را به پلان دایره تبدیل نموده و زمینه اجرا گنبد را فراهم آورده است.

    دومین فضای مورد بحث آرامگاه اولجایتو فضای موسوم به تربت خانه می باشد این فضا به شکل مستطیل با طول ضلع 60/17 متر و عرض 8/7 متر و با ارتفاع 16 متر، محراب مجموعه را در جرز جنوبی در خود جای داده است پوشش سقف تربت خانه از سه واحد طاق و تویزه ساخته شده قطر طاق وسطی که بزرگتر است 9 متر و طاقهای طرفین 3 متر قابل اندازه گیری می باشد در ارتفاع 0/3 متری از کف در گرداگرد آن

    کتیبه ای در دو قلم ریز به خط کوفی مشجر و قلم درشت به خط ثلث نوشته شده و اطراف کلمات را تزئینات اسلیمی پرنموده اتس. بین تربت خانه و محوطه زیر گنبد پنجره بزرگی از مس طلا قرار داشت که به مرور زمان از بین رفته و یا به غارت برده شده است.

    سردابه سومین فضایی است که با ترکیب فضاهای مذکور افاده معنی می نماید این فضا محل قبر اصلی می باشد ورودی سردابه در ایوان جنوبی تربت خانه قرار دارد و با تعبیر 9 پله به پهنای 250 سانتیمتر می رسد در وسط این فضا محل قبر و در طرفین آن دو فضای کوچک جهت استقرار نگهبانان جلوگیری از ورود ارواح خبیثه تعبیه شده بررسی ترکیب فضایی این سردابه و ارتباط آن با کل مجموعه و قابل مقایسه نبودن ان با سایر بناهای آرامگاهی می توان چنین استنتاج نمود که این آرامگاه بر اساس بینش مغول بویژه ائین شمنیت ساخته شده باشد. گنبد آرامگاه اولجایتو بزرگترین نوع خود در بناهای تاریخی ایران با راتفاع 50/48 متر و قطر دهانه 40/24 متر و با ضخامت 160 سانتیمتر با روش دو پوششی ساخته شده و فضای خالی بین دو پوسته 60 سانتیمتر می باشد.

    اهمیت تشخیص زمان در گنبد سلطانیه

    مقید بودن مسلمانان به اهمیت تشخیص زمان برای انجام مراسم مذهبی را می توان سبب ایجاد ساعت آفتابی در اسکلت این بنا داشت باین طریق که اگر از سوراخ گنبد اصلی بتابد زمان اذان ظهر است نوری که از پمجره های بزرگ می تابد بین ساعت و نور پنجره های کوچک حدود دقیقه را مشخص می ساخت به احتمالی طرح 8 ضلعی بنا نیز به خاطر ایجاد چنین ساعتی بوده در شب هم به یاری برخی از ستاره ها از این پنجره ها دیده می شدند زمان را مشخص می گردند.

    پلکانها

    در بین حرزهای هشت گانه پلکانهای مارپیچی وجود دارد که طبقه زیرین را به طبقات دوم و غرفه های خارجی و مناره های هشتگانه متصل می کند لازم به تذکر است که این پلکانها همه از پایین شروع نمی شود بلکه فقط دو پلکان دیگر در نمای خارجی ولقع شده است.

    پلکانهای زوایای شمالی به طبقه دوم راه می یابد و پلکان سومی بدون اتصال به طبقه دوم بسوی بالا ادامه پیدا می کند. پلکانهای هشتگانه از طیقه سوم (غرفه های خارجی) ظاهر شده و تا امتداد مناره های هشتگانه صعود می نماید.

    ایوانها

    همانطور که در فوق اشاره شد بر اضلاع هشتگانه پلان داخلی 8 ایوان رفیع و وسیع به ارتفاع 80/ و به عرض 70/7 متر واقع شده اند. این ایوانها یکنواختی حاصل از وجود جرزهای قطور، را از بین برده و باعث شده که بنا زمخت جلوه ننماید. این ایوانها در عمق 60/2 و ارتفاع 9 متری به دو طبقه تقسیم شده است در طیقه اول یا همکف ورودی های اصلی و ورودی ها کوچک فرعی به محوطه های عبادتی قرار دارند.

    ایوان جنوبی متصل به محوطه ای بنام تربت خانه است که در صفحات آینده شرح آن داده خواهد شد. ایوانهای شرقی و غربی در انتها دارای درهای بزرگ می باشد. در حالیکه در انتهای طبقه اول ایوانهای فرعی بک در کوچک وجود دارد. سقف طبقه اول دارای قندیل بندی و مقرنسکاری بسیار جالب و زیبا می باشد

    طبقه دوم این بخش بوسیله راهروی پوشیده ای با هم در ارتباطند. بطوری که م یتوان در این طبقه تمامی بنا را دور زد در غرفه های طبقه دوم انواع تزئینات ومقرنسکاریهای ارزنده ای دیده می شود که نشانگر ذوق و سلیقه و دقت هنرمندان دوره ایلخانیان است.

    یکی از خصوصیات اصلی ومنحصر بفرد در گمبد سلطانیه دو جدارهبودن آن است که از دو قشر موازی و مجزا که صرفا با پشت یندهای آجری بین خود بهم مربوط بوده و همچنین فرم واحدی را شامل می شوند تشکیل شده است. و این تنها نمونه در مورد گنبدهائی با وضع ساختمانی فوق الذکر محسوب می شود و به نظر اینجانب نمی توان نمونه ای با وضع ساختمانی فوق الذکر در دنیا یافت که متعلق به قبل از بنای مزبور باشد. و از این رو گنبد فوق اهمیت شایانی را در تاریخ معماری دنیا داراست بطوریکه مدتها بعد از ساختمان گنبد سلطانیه چه در غرب و چه در شرق رفته رفته آثاری با خصوصیات تکنیکی فوق بوجود می آید . از جکله مهمترین آثاری که به تقلید از گنبد سلطانیه احداث شده گنبد کلیسای سانتاماریا دلفیوره می باشد که بیش از صد سال بعد از آن ساخته شده است

    مقدمه ای بر اوضاع جغرافیایی شهر سلطانیه

    شهر سلطانیه در 47 کیلومتری سمت شرق زنجان قرار گرفته است. این منطقه از شمال به بخش طارم علیا، از غرب به بخش حومه از شهرستان زنجان، از جنوب به شهرستان خدابنده و از شرق به شهرستان ابهر محدود بوده و 940 کیلومتر مربع وسعت دارد. این بخش دارای 33 روستا و 25770 نفر جمعیت است. مهمترین وجه مشخصه سلطانیه پس از مسائل مربوط به ارزشهای تاریخی وجود چمن معروف سلطانیه است. این چمن قسمتی از فلات زنجان- ابهر را در برگرفته و از فاصله گرفتن دو رشته ارتفاعات موازی که در جهت شرقی- غربی ممتداند، تشکیل گردیده و دارای 35 کیلومتر مربع وسعت است.

    پیشینه تاریخی سلطانیه:

    با مطالعات باستان شناسی روشن شده که در داخل چمن سلطانیه شش محوطه باستانی بدین ترتیب وجود دارد. تپه تاریخی یوسف آباد، تپه تاریخی قلعه، محوطه شهر سلطانیه، تپه تاریخی نور، تپه تاریخی چمن. بررسی در عناصر و یافته های اتلال مزبور گویای این واقعیت است که منطقه مزبور از اواخر هزاره دوم قبل از میلاد تا حمله مغول مورد استفاده اقوام مختلف بوده است. بنابراین قول حمدالله مستوفی که سلطانیه را قبل ا زحمله مغول غیر مس دانسته با تردید مواجه می گردد. به استناد متون تاریخی این منطقه قبل از استقرار مغول شهر ویاژ یا شهر ویاز نامیده شده است. ولی آنچه که مسلم و روشن است، پس از حمله مغول و استقرار طایفه ای از آنها در این محل آ<< را قنقور النگ نام گذاری کرده اند.

    این منطقه (قنقور النگ) به علل گوناگون در دوره های مختلف ایلخانی مورد توجه و محل یا یلاق بوده است. سلطانیه ابتداء در دوران ارغون خان (683-690) به پایتختی انتخاب گردید. تمداران ارغون در انتخاب این محل به پایتختی از نظر ی و سوق الجیشی راه صوابی پیموده اند، زیرا قنقور النگ نسبت به م تصرفات غربی امپراعتوری ایلخانی مرکزیت داشت. و از طرف دیگر، با عنایت به اینکه پس از استقرار جانشینان هلاکو، به ویژه اواخر دوران ارغون خان و دوره های غازان خان و اولجایتو که به زور شمشیربندان مغول حکومت نسبتاٌ واحدی در منطقه بسیار وسیع از رود سند تا فلسطین با ترکیبی از اقوام مختلف و متمدن آن روزی تشکیل یافته بود، خود موجب پیشرفت سریع ارتباطات بازرگانی را فراهم نمود، تقویت و اصلاح جاده های بازرگانی، ایجاد تاسیسات مربوط به راهدارخانه ها، ایجاد انتظام در مناطق و مسیرهای تجاری، تدوین یاساهای چنگیزی به ان و قطاع الطریق از عوامل و انگیزه های این جریان اقتصادی است و تی که توانسته حمل و نقل کالاهای مشرق زمین را به اروپا، که از طریق روسیه و دریاچه اورال انجام می پذیرفت از راه امپراطوری ایلخانی عبور دهند در این صورت بود که ایجاد مرکز اقتصادی بسیار قوی و واجد شرایط در منطقه ای از نظر ی پاسخگوی این نیاز باشد، امری لازم و ضروری به نظر می رسد. این منطقه با توجه به ویژگی هایی که بیان گردید محلی بجز قنقور النگ که همانا سلطانیه است نمی تواند باشد. علی ای حال شهر سلطانیه در دوره بنیان گذاران آن پس از تبریز دومین شهر مهم در امپراطوری ایلخانان بوده و از نظر تجارت خارجی نخستین آن به حساب می آمده است. و کلیه مال التجاره به جهت ایجاد تمرکز و اخذ مالیت های مورد وم و کنترل آمد و شد، در این شهر تخلیه و بارگیری می شده است. رونق اقتصادی به حدی بوده که گلاویخو سفیر پادشاه اسپانیا در دربار میرانشاه (806-809 هجری قمری) در بازدید از سلطانیه بحث مفصلی را در مورد رونق تجاری مطرح نموده است. این شهر از دوبخش کهندژ و شارستان تشکیل یافته و آن در بخش پر 200 هکتار بوده است.

    عناصر تشکیل دهنده این شهر عظیم اسلامی به علل گوناگون جغرافیایی ی از میان رفته تنها با مدارک باستانشناسی می توان به بازشناسی آن توفیق یافت. به استناد متون تاریخی این شهر به کاروانسراهای زیبا و اقامتگاه های عمومی مجهز بوده تا سرویس مناسب را از نظر پذیرایی و اقامت عرضه نماید.

    سبب ایجاد گنبد سلطانیه

    اولجایتو پس از طرح سلطانیه تصمیم گرفت که به تقلید از آرامگاه برادرش غازان خان ، آرامگاه رفیع و باشکوهی برای خود بسازد به همین جهت برای بر پائی این آرامگاه ، هنرمندان از هر سو به سلطانیه آمدند تا یکی از شاهکارهای عظیم دوره مغول را به عرصه ظهور برسانند .

    بنای گنبد سلطانیه در سال 702 هجری قمری ( روایتی ) بر اساس طرح آرامگاه غازان خان که آن نیز از بنای آرامگاه سلطان سنجر در ( مرو ) الهام گرفته ، ساخته شده بود با این تفاوت که پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع و پلان گنبد سلطانیه هشت ضلعی است اگر چه تا حد زیادی معماری آرامگاه سلطان سنجر در بنای سلطانیه تاثیر گذاشته بود لیکن چیزهای ابتکاری در بنای اخیر بحدی است که آنرا بصورت یکی از شاهکارهای هنر و معماری ایران درآورده است که بعدها نمونه و الگوئی بای احداث تعداد زیادی از ابنیه این دوره شد همچنین معماری گنبد سلطانیه را شخصی به نام سید علی شاه انجام داده است .

    نا به قولی، بر اثر تشویق و ترغیب علما و ون بزرگ شیعه که در آن زمان در دستگاه حکومتی صاحب منزلتی بودند، اولجایتو مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت و بعد از مدتی تصمیم که آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد. بدین منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان (حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) ) را به سلطانیه داشت تا بر رونق تجاری و اهمیت مذهبی پایتخت جدید التایس خود بیفزاید لذا دستور داد تا تزئینات داخلی بنا که تا آن روز انجام نگرفته بود طوری بپردازند که در آن شعائر مذهب تشیع یخوبی مورد استفاده قرار گیرد بهمین جهت بود که کلمه <<علی>> به طور مکرر با کاشی در متن اجر نوشته شده است.


  • مقدمه

    سرزمین کهن ایران که ریشه در تاریخ چند هزار ساله جهان دارد، هرچند بارها دستخوش تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته و دوره هایی را تحت حاکمیت آنان به سر برده، با این همه، با بهره گیری از تمدن و فرهنگ ریشه دار و نیرومندش، نه تنها تجدید حیات کرده، بلکه اشغالگران را به کلی در تمدن و هنر خود مستهلک نموده و آنان را در شمار پیروان و مروجان علم، هنر و صنعت ایرانی درآورده است. پیش تاریخ فرهنگی ایران که نزدیک به هفت تا هشت هزار سال پیش از این در ساخت بت های گلین سپیده زد، نشانه ای عمومی وفراگیر از نخستین تلاش هنری آدمیان است. این منطقه که تنوع جغرافیایی فراوان و غنای اقلیمی خاصی دارد، در طول تاریخ با ابداعات هنری، علمی و صنعتی، به پیشرفت آدمی کمک وافری کرده و از دیرباز سرچشمه بسیاری از عوامل تمدن و فرهنگ خاور نزدیک بوده است؛ چنان که رنه گروسه، مستشرق سرشناس غربی، در معرفی ایران آورده است :

    سرزمین ایران چون دژی مستحکم یکی از باستانی ترین تمدن های جهان کهن، یعنی تمدنی را که از پنجاه سده ]گذشته[ به این سو، پیوسته تجدید شده و به طرز حیرت آوری ادامه یافته، در خود حفظ کرده و مشعلی را که در بامداد تاریخ بر فراز فلات ایران افروخته شده، همچنان شعله ور نگاه داشته است.

    فرهنگ ایرانی از دیرباز دارای دو ویژگی ممتاز بوده که همواره این دو شاخصه رشد و گسترش آن را در پی آورده و در اعصار مختلف، به ویژه در عرصه هنر، حوزه نفوذ و تأثیر آن را از قملروی جغرافیایی اش فراتر برده است. این دو مشخصه تاریخی که به عواملی همچون محیط جغرافیایی و گذشته افتخار آمیز فرهنگی مربوط می شود، عبارت اند از: تعامل ایرانیان از زمان باستان با افکار، آثار و هنرهای دیگران و دریافت و یادگیری و سپس ترکیب و تألیف دگرباره آن ها و همچنین استعداد شگرف مردم ایران از حیث استقامت و ثبات در بقا و دوام تاریخ فرهنگ و هنر خود.

    تجلیل خصوصیت نخست در تعاملی است که صنعتگران و هنرمندان ایرانی با آموزه های اسلام، پس از گرویدن ایرانیان به این دین مبین، داشتند و تمام تجربیات فنی، هنری و سنت های باستانی خود را در خدمت آیین نو درآوردند و با درآمیختن با فرهنگ های دیگر ملل مسلمان جهان، پایه های هنر اسلامی را بنیاد نهادند، پروفسور پوپ در این باره در کتاب شاهکارهای هنر ایران آورده است:

    هنگامی که اروپا در جهل و تاریکی به سر می برد، فرهنگ و هنر اسلامی نیمی از جهان را منور ساخت و گرچه نواحی دیگر در این قسمت شرکت داشتند، لیکنه منبع اصلی و سرچشمه این نور ایران بود.

    نمونه بارز استقامت و پایداری ایرانیان در حفظ، بقا و دوام اصالت های فرهنگی و هنری را می توان با مرور به تاریخ تهاجم وحشیانه مغولان به این سرزمین مشاهد کرد. حملات سبعانه و ویرانگر قبایل صحراگرد مغول که اشغال بخشی از خاک ایران را به همراه داشت، اهدافی همچون اقامه رسوم و ترویج اصول اداری مغولی و چینی را نیز دنبال می کرد. از این رو، اخلاف هولاکو که به نام ایلخانیان در ایران حکومت کردند، اجرای یاساوترویج چاو را در ایران آزمودند و پس از مأیوس شدن از اجرای آن ها و موفق نشدن دربرانداختن و از بین بردن تمدن و فرهنگ حاکم بر این سرزمین، با وجود مراوده با پاپ و ارتباط با سلاطین مسیحی در اروپا، انجام آیین اسلام را پذیرفتند و رفته رفته مقهور تمدن و تربیت ایرانی و اسلامی شدند.

    در دوره حاکمیت ایلخانیان و تیموریان بر ایران، هنر ایرانی در بسیاری از عرصه ها، از جمله در فنون مربوط به معماری، تزیینات ساختمانی، نقاشی و تولید نسخ مصور درخشش فوق العاده ای یافت و از محدوده جغرافیایی خود فراتر رفت و به دیگر نقاط جهان آن روز و مکاتب هنری آن روزگار سرایت کرده و تأثیر عمیقی گذارد.

    معماری ایران و آسیای مرکزی در دوره ایلخانیان تا عصر تیموری

    در پاییز سال 1253م. خان بزرگ مغول، یعنی منگوقا آن (Mongke) که نوه چنگیز خان و حاکم بزرگ مغولان در چین بود، سپاهی بزرگ را به فرماندهی برادرش هلاکو، برای جنگ با اسماعیلیه در شمال ایران و خلیفه عباسیان در بغداد، روانه این مناطق کرد. هلاکو در سال 1258م. از راه ایران به سرعت وارد بغداد شد، و این شهر را به تصرف خود درآورد. او که همه شهرهای سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود کرده، و آن شهرهایی سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود کرده، و آن شهرهایی را که تسلیم نمی شدند غارت و ویران کرده بود، در بغداد به عنوان دست نشانده خان بزرگ، بر مسند حکومت ایران تکیه زد و به طور رسمی حکومت ایلخانیان را در ایران پایه گذاری کرد.

    هلاکو و جانشینان او که زندگی به شیوه ایلیاتی و چادرنشینی را ترجیح می دادند و غالباً زمستان ها در مناطق گرم تر بین النهرین، و تابستان ها در دشت های سرسبز شمال غربی ایران در چادرها ست داشتند، به امر معماری و ساختمان توجهی نداشتند؛ بنابراین آن چه از نیمه دوم شده سیزدهم میلادی، از معماری در این مناطق به یادگار مانده تعداد کمی ساختمان معمولی است.

    ایلخانیان بر سرزمین وسیعی، که از کناره های مدیترانه، تا سواحل اقیانوس هند و منطقه قفقاز امتداد می یافت و براساس نقشه جهانی امروز، مناطق غرب افغانستان، ایران، جنوب روسیه، شرق ترکیه و عراق را شامل می شود حکومت می کردند، ساختمان هایی با سبک های معماری متفاوت از خود به جای گذاشتند که زمین لرزه های متعدد، تاخت و تازهای مکرر و اشغال گری های پی در پی بیش تر آن ها را از بین برده و تنها نمونه هایی پراکنده و مخروبه در پایتخت های این سلسله یعنی: شهرهای مراغه، تبریز، بغداد و سلطانیه، به جا مانده که تعریف و توصیف کامل بیش تر آن ها، از کتب تاریخی به دست ما رسیده است. البته ابنیه ای که از دوره ایلخانیان در مرکز و غرب ایران باقی مانده، سبک های معماری محلی آن عصر را نشان می دهد و نمایانگر نوع معماری در عصر ایلخانیانی است که، میراث دار مجموعه ای از سبک ها، مدل ها، روش ها و لوازم ساختمانی متنوعی بودند که پیش از آنان، در ایران توسعه یافته بود.

    ساختمان مسجد جامع، که در ایران با نام مساجد چهار ایوانی مشهور بوده، سبکی قدیمی و شامل صحنی مستطیل شکل با چهار ایوان در چهار گوشه و اتاقی بزرگ و گنبددار و روبه قبله بود. (این اتاق معمولاً پشت ایوان قبله قرار داشت.) که این شیوه در آن عصر به شکل الگویی استاندارد و متداول، برای همه ساختمان ها، اعم از ساختمان های مذهبی، مانند: مدارس و خانقاه ها و ساختمان های غیر مذهبی مانند کاروانسراها، درآمد.

    آرامگاه های این دوره به صورت مقبره های برجی شکل، بناهای مربع شکل و یا قبه ای شکل چند ضعلی بودند.[1]

    مشخصه این آرامگاه ها به طور معمول، شامل: ایوان، گنبد، سکنج (محل اتصال چهار گوشه اتاق در بالای دیوارها به گنبد) و مناره بود که بیش تر به شکل مرکب و با کارکرد و شکل های مشخص به کار می رفتند. در تمامی اتاق های گنبددار مربع یا چند ضلعی، جایی که گنبد بر روی دیوار قرار می گرفت، نیاز به رابطی بود که بتواند سطحی بالایی اتاق مربعی یا چند ضلعی را برای قرار گرفتن گنبد آماده کند؛ بنابراین از سکنج که همان رابط و پلی است که گنبد را به سطح بالایی دیواره های اتاق وصل می کند، استفاده می شد. پیش طاق دروازه ای بلند و صوری بود که از یک قوس یا طاق تشکیل می شد که درون قابل مستطیل قرار داشت و نوعی ایوان تنگ محسوب می شد.

    مناره، معمولا ً به منزله یکی از تمهیدات لازم در طرح ساختمان های مذهبی به کار می رفت و محل استقرار آن، در انتهای سر در ساختمان یا در دو طرف یک ایوان بوده است. در دوره ایلخانیان آجرهای پخته بسیار عالی، یکی از مواد اصلی و دایمی ساختمان سازی بود که در تزیینات ساختمان ها نیز از آن استفاده می شد. روکش های گچ - که در آن عصر از عناصر رایج در تزیین ساختمان ها بود- در کنار آجرهای کاشی و سفالینه های تزیینی، در مجموع تزیینات نمای ساختمان ها را تشکیل داده، نمایی جذاب تر و چشم گیر از ساختمان را به نمایش می گذاشتند.

    در این دوره سبک سنتی ساختمان سازی توسعه یافت و بناهای منفرد و مجزا از هم به شکل گروهی و مجموعه های بزرگ، غالباً پیرامون مقبره یک شخصیت مشهور و مورد احترام مذهبی و یا حکومتی، ساخته می شدند. این مجتمع ها که دارای پیش طاق هایی (Pishtaq) با تزئینات ماهرانه در سردر اصلی خود بودند، در آغاز به طور اتفاقی در کنار هم قرار می گرفتند ولی بعدها این شیوه به صورت سبکی جدید در معماری درآمد. در این دوره ابعاد و تناسب ساختمان ها تغییر یافت؛ به طوری که سقف اتاق ها بلندتر و قوس ها و طاق های قوس دار نوک تیزتر و مناره ها باریک تر شدند. مناره های جدید متناسب و هماهنگ با سبک ساختمان ساخته می شدند. مثلاً سردر دروازه هایی که از آن عصر به جا مانده، همواره با دو مناره بلند و رفیع دیده می شود.

    آجر پخته، همچنان یکی از عناصر اصلی در ساختمان سازی با روش های جدید و توسعه یافته به کار می رفت؛ ضمن اینکه تزیینات آجری، نمای ساختمان را جذاب و حیات بخش می کرد. در ساختمان سازی این دوره، تزیینات و نما و رنگ اهمیت بیشتری پیدا کرد؛ که از آن جمله می توان به اضافه شدن آجرهای لعابدار تزیینی در نمای خارجی، و نیز به روکش های کاشی، سفالی، کنده کاری و رنگ آمیزی دیوارها در تزیینان داخلی اشاره کرد. هرچند که مقرنس کاری، مانند آجر پخته از عناصر اصلی در امر ساختمان سازی و تزیینات نمای ساختمان محسوب نمی شود و مانند آن سابقه ندارد، اما در تزیین بعضی از ساختمان ها به صورت برجسته و معلق بر روی طاق های قوسی و دیوارها دیده می شود.

    [1] -برج، مقبره دیواری گرد و مدوری است که عموماً از آجر ساخته شده، دارای گنبدی نوک تیز است. که نمونه آن در دامغان وجود دارد و آرامگاه قبه ای شکل چند ضعلی -که کم تر از انواع برج و مربع شکل مرسوم بود - بیش تر در آسیای مرکزی و در شهرهای بزرگ مثل یزد به گونه های متفاوت ظاهر می شد.


درس فرهنگ وهنر پایه نهم فصل اول طراحی درس اول اهمیت و کاربرد طراحی در زندگی

دانش آموزان عزیز پایه نهم ابتدا باید براتون توضیح بدم که طراحی کردن چیه و بعد کاربرد و اهمیت آن را براتون توضیح بدم .متاسفانه بعضی از دانش آموزان هنوز تفاوت بین طراحی و نقاشی رو نمی دونند و اگر بهشون بگیم مثلا یک گلدونگل طراحی کن . یک گلدون گل رو نقاشی میکنند .

طراحی کردن مثل اینکه شما بخواید یک انشاء راجب به یک موضوع بنویسید. خب شما اول میاید چیزهایی که تو ذهنتون شکل میگیره رو روی کاغذ چک نویس مینویسید بعد ممکنه یک جمله اش رو بخواهید تغییر بدید پس خط میزنید یا پاک می کنید و دوباره جای اون یه جمله بهتر می نویسید و بعد از اینکه انشاء دلخواهتون رو نوشتید آن را پاک نویس می کنید. یا اگر بخواید وسایل اتاقتون را بچینید . اینقدر جابجا می کنید تا حالت دلخواه و مناسب رو پیدا کنید

اینها شبیه به مراحلی که یک هنرمند برای ایجاد یک اثر هنری طی می کند . هنرمند برای یاداشت و بررسی تصویر ذهنی خود معمولا از طراحی استفاده می کند پس طراحی استفاده از خطوط ساده ( خط منحنی، خط مورب ، خط مستقیم ، خط شکسته ) و استفاده از اشکال ساده هندسی برای رسیدن به طرح کلی ذهنی خود یا تصویری که دارد می بیند .

حالا بر گردیم به طراحی همون گلدان گل ،شما ابتدا با استفاده از یک مداد روی کاغذ شروع می کنید به کشیدن با خطوط ساده تا گلدان مورد نظر شما روی کاغذ شکل بگیرد و بهتمام زوایا و شکل کلی آن دست پیدا کنید. ممکن است شما چند طرح از گلدان های مختلف که در ذهنتان دارید بکشید تا بعد یکی از این گلدانهایی که طراحی کردید انتخاب کنید. به این کار پیش طرح یا (اتود )گفته می شود . خب حالا شما یکی از این گلدانها رو انتخاب کرده و می کشید و با تکنیک های مختلف ( آبرنگ ، رنگ روغن ، مدادرنگ ، مدادشمعی ،اکلریک ،.) رنگ میکنید وجزییات آن را اضافه می کنید که به آن نقاشی کردن می گویند. پس طراحی شکل ساده تر یک تصویره و مقدمه کار است

کاربرد طراحی

بیشتر چیزهایی که در اطراف خود می بینید ، قبل از ساخته شدن ، طراحی از آن روی کاغذ یا در یک برنامه کامپیوتر ای انجام شده . مثلا خودروهایی که در خیابان می بینید ابتدا یک طراح خودرو تصویر ذهنی خود را در مورد شکل بدنه و داخل خودرو و. برروی کاغذ یا کامپیوتر ارائهمیکند وبعد ساخته می شود . همه وسایل به همین شکل ساخته می شوند.

طراحی چند کاربرد دارد؟

وقتی بخواهیم از طبیعت یا دنیای بیرون نقاشی کنیم ، کار را با طراحی آغاز می کنیم .

وقتی فکرو تصویری در مورد ساخت ، در ذهن ماست با طراحی آن را شروع می کنیم .

وقتی بخواهیم به وسیله مجموعه ای از وسایل ، مواد و ابزار ، برای هدفی خاص چیزی بسازیم مثل طرح یک ساختمان در معماری ،طرح یک محصول در طراحی صنعتی یا طرح یک تبلیغ در رومه یا بنر تبلیغاتی از طراحی استفاده می کنیم .

در نتیجه طراحی هم به عنوان یک هنر زیبا به طور مستقل یا مقدمه ای برای نقاشی به کار میرود و هم وسیله ای برای ثبت و مشخص کردن افکار وتصورات ذهنی برای انجام یک کار .

حرکت از کل به جزء

هنگام طراحی همیشه از طرح کلی شروع ، و کم کم به جزئیات پرداخته می شود .

در غیر از رشته نقاشی ، پس از یک سری پیش طرح ها و اتود ها ، نتایج نهایی کار به وسیله طراحی های دقیق تر به مجریان و مخاطبان دیگر ارائه می شود . در برخی رشته ها ، طراحی نهایی با کامپیوتر اجرا و از روی آن با دست یا چاپگر سه بعدی یک نمونه ( ماکت) تهیه می شود .

دانش آموزان عزیز ( پیش طرح یا اتود زدن همیشه به معنای طراحی کردن با مداد و کاغذ نیست مهم این است که شما باهر وسیله ای کهمی توانید آنچهدر ذهن دارید تجسم کنید و بسازید .

با تشکر از خانم زهره زعفرانی کارشناس هنرهای تجسمی


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اجناس فوق العاده دنیای تکنولوژی و هوش مصنوعی سایت سخت کوشان تیز پروازان حریم ولایت kashanemodernblog چراغ خواب لاک پشت | اورجینال ravanshenasijadid مدرسه تعلیم و تربیت‏ جبهه اقـــدام iran safes